ترک موقت وبلاگ

چندی است که برنامه هایم به هم ریخته است. یک کم سرم شلوغ شده و فرصت کمی برای کار با اینترنت و وبلاگ دارم. منتظر چند خبر و نتیجه هستم. خبرهایی که تاثیر زیادی بر زندگی آینده ام دارد. همین عوامل باعث شده تا نتوانم مطلب جدیدی بنویسم. البته کمی هم از وبلاگ نویسی خسته شده ام.

تا 2 ماه آینده تقریبا همه چیز مشخص می شود و ادامه کار وبلاگ نویسی تا آن زمان مشخص می شود. سعی می کنم حداقل ماهی یک بار را بنویسم; تا وقتی که مشکلاتم برطرف شود.

ابوی هم کلی مطلب برای وبلاگ آماده کرده بود که چون کار تایپ و انتشار آنها به خاطر فرصت کم وی به عهده من بود از این به بعد نمی توانم آنها را در وبلاگ قرار دهم. امیدوارم در آینده نوشته های ایشان را در وبلاگ قرار دهم.

از تمام دوستانی که تا به حال همراه من بودند تشکر می کنم. دوستانی که با نظر دادنشان باعث شدند تا مطالب جدیدی یاد بگیرم و گوشه ای از نادانسته هایم را که بسیار زیاد هستند را بپوشانم. دوستانی هم که به این وبلاگ سر زدند و فرصت نشد تا به اظهار لطف آنها پاسخ بگویم باید عذر مرا بپذیرند.

به هر حال از تمام دوستان تشکر می کنم.

وفاداری و نهی از منکر

و از خطبه های آن حضرت است

-مردم!- همانا وفا همزاد راستی است، و هیچ سپری چون وفا بازدارنده -گزند- نیست. و بی وفایی نکند، آن که می داند او را چگونه بازگشتگاهی است. ما در روزگاری به سر می بریم که بیشتر مردم آن بی وفایی را زیرکی دانند، و نادانان آن مردم را ُگرُبز و چاره اندیش خوانند. خداشان کیفر دهد! چرا چنین می پندارند؟ گاه بوَد که مردِ آزموده و دانا از چاره کار آگاه است، اما فرمان خدا وی را مانع راه است. پس دانسته و توانا بر کار، چاره را واگذارد تا آن که پروای دین ندارد، فرصت شمارد و سود آن را بردارد.

 

خطبه 41 نهج البلاغه

یک فاجعه ملی

مازاد عروس                                                               کسری داماد

 

تا به حال همه نوع مازاد و کسری شنیده بودیم، الا مازاد عروس و کسری داماد!!!

خبر یک ملیون جمعیت مازاد دختران بر تعداد پسران و نگرانی از کسری 6 ملیون داماد در 10 سال آینده کمی نگران کننده است.

خبر شگفت انگیز و کمی مضحک، ارائه لوایح ابتکاری به مجلس همچون پرداخت مالیات، برای خانواده هایی که پسر ندارند به منظور تولید فرزند ذکور!!! و تنبیه در صورت عدم موفقیت نیز با خبر فوق همراه شد.

از طرح مالیات برای خانواده های بدون پسر می گذریم. زیرا بعید است یک چنین طرحی به تصویب برسد. اما برمیگردیم به موضوع مازاد عروس و کسری داماد.

از حالا به بعد آقا پسرها باید قدر خودشان را بدانند. هر چیز که کم و نایاب می شود ارزش بیشتری پیدا می کند. و تا چند سال دیگر ارزش داماد خیلی خیلی بالا می رود. اگر الان دخترها تقاضای خانه و ماشین و پول و ... می کنند، شاید تا چند سال دیگر داشتن تنها یک سقف برای زندگی کردن – مثل زمان های گذشته- و تشکیل زندگی کافی باشد.

خلاصه اینکه دیگر نگران ازدواج نباشند. بالاخره ازدواج خواهند کرد (مزدوج خواهند شد).

در یکی از ایالت های شرقی هند، رسمی وجود دارد به نام داماد دزدی. خانواده هایی که دختر دارند، در صورتی که برای دخترشان خواستگار نیاید یا به هر دلیلی هنوز ازدواج نکرده باشد، خانواده دختر با پرداخت پول به باندهای مافیایی داماد دلخواه خود را می دزدند و آنها را مجبور به ازدواج می کنند و اگر خواست خانواده دختر از سوی وی رد شود، او را آنقدر می زنند تا قبول کند.

(گفته می شود یکی از دلایل داماد دزدی، درخواست جهیزیه های سنگین از طرف داماد است)

بعید نیست تا چند سال دیگر این رسم در کشور خودمان هم مرسوم شود. پس اگر روزی توسط شخصی ربوده شدید، زیاد نگران نباشید زیرا احتمالا به عروسی خودتان دعوت شده اید.

البته یک فایده دیگر این رسم ایجاد اشتغال است. یعنی ایجاد باندها و شرکت هایی تحت عنوان داماد دزدی!!!

دیگر اینکه به جای رفتن به این خانه و آن خانه، راحت بنشینید تا دختر خانم ها به خانه آنها بیایند و آقایان انتخاب کنند.

امروزه هم دیگر امکان فداکاری از آقایان برای تعدد زوجات سلب شده است. چون از قدیم گفته اند : “ مرد دوزنه باید شب تو مسجد بخوابه”   

البته اگر توی خانه هم راهش دهند خرج و مخارج زندگی به قدری زیاد است که باز هم این عمل ناممکن می شود.

به هر حال خانم ها زودتر اقدام کنند. دامادها دارند تمام می شوند.

 

و اما به راستی در چند سال آینده با توجه به موضوعی که عنوان شد چه عواقب و سرانجامی در انتظار جامعه ما خواهد بود؟ و این مساله چه مشکلات و مسائلی را ایجاد خواهد کرد؟ آیا راه حلی برای جلوگیری از این پیش بینی ناخوش آیند وجود دارد؟